سربازان سبزقبا
اخرین ترکش
انواع گلوله هاوترکش ها در بدنش لانه کرده بود .هنگامی که راه می رفت همه احساس می کردندکه صدای جرینگ جرینگ ترکش هارا با خود می برد.
بچه ها شوخی به او میگفتند:فرمانده..اگراز کنار اهن ربارد شوی حتما مجذوب ان خواهی شد.
ودیگری با خنده به اونصیحت می کردکه هرگزبه قطب شمال سفر نکن چون ساکن همیشگی اش می شوی . هنگامی که بهسرکشی سنگرهاوخط می رفت بچه ها می ماند ندتا برگردندو هنگام خواب اورا درانتهای سنگرجای دهندتا از ترکش ها درامان بماند.
شبی که باز هم به اصراراو را در ته سنگرخواباندند"خواباندند نیمه شب با صدای اه وناله اش همه را بیدارکرد.
انها ناباورانهمتوجه شدند که ترکش از بالای سر تمام هفت نفرعبور کرده وبه او که اخرینشان بود اصابت کرده است.
وقتی با چشم های خواب الودو متعجب بچه ها مواجه شد نمی دانست ناله کند یا بخنددولی با پوزخندی گفت:دیدید که این نقشه تان هم بدرد نخورد!
اخرین ترکشی که پیکر همیشه استوار فرمانده “شهید احمد هدایت پناه”
را روانه بهشت جاودان کرد ترکشی بود که در کربلای 5 به او برخورد کرد.
راوی:غلامرضا کاج